فروشنده داشت برای یه نفر یه گوشیو معرفی می کرد من سعی کردم خودمو به اون راه بزنم تا نوبت من بشه! ولی ناگهان توجهم جلب شد. فروشنده از خریدار یک عکس گرفت و بعد با دور کردن انگشتاش روی صفحه زوم کرد! گوشی رو چرخوند عکس خود به خود تغییر جهت داد! دیگه مثل بچه هایی که به اسباب بازی بچه ی دیگه حسودیش می شد محوش شده بودم! تقریبا پاکت پی سی جدیدی رو که پسندیده بودم داشت از دستم میفتاد! گفتم آقا این چیه؟! و اینجا بود که دوستی ما شروع شد!
اما بعد اون همه خاطرات چند وقت اخیرو در شوق آیفون جدید بودم! مثل هر سال قبل معرفی گوشی جدید 4s رو فروختم! شبش نشستم پای کنفرانس. اما دیگه مثل سالای قبل از شوق گوشیه جدید بیدار نموندم! اون شب راحت خوابیدم! فرداش رفتم با پول 4s دلار خریدم! متاسفانه باید بگم . اپل دیگه اون جادویی نیست که سال ۲۰۰۷ منو به آسمونا برد. آیفون ۵ یه به روز رسانی ساده بیشتر نیست ، بدنه، دوربین ، نقشه ی مشکل دار و از همه مهم تر قیمت نجومی تو ایران! نه این بار با وجودی که کوچکترین مشکل مالی برا خریدنش ندارم! دلم براش تنگ نمی شه! طوری که روزی یه بار ویدیوی معرفیشو ببینم تا به دستم برسه! امیدی هم به سال آینده نیست چون با معرفی 5s با طراحی مشابه و چند آپگرید ساده حرفی برای گفتن نخواهد داشت! باید بگم که متاسفانه جایگزینی هم براش در بازار وجود نداره و من ترجیه می دم نوکیای قدیمیمو دستم بگیرم تا حداقل نرم افزار بانکی روش اجرا بشه !
نظر